شهید حسن عباسی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
چو عباسی به مثل ماه تـابان بشد قربانی اسلام و قـرآن بگفتا جبهه باشد امتحانم منــم شاگرد درس مکتب حــقبسوی جبهه حق شد شتابان که تا ثابت کند او عهد وپیمان از این رو جانب جبهه روانم اگـــر فـرقـم شود از تیـر منشــق ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
چو عباسی به مثل ماه تـابان بشد قربانی اسلام و قـرآن بگفتا جبهه باشد امتحانم منــم شاگرد درس مکتب حــقبسوی جبهه حق شد شتابان که تا ثابت کند او عهد وپیمان از این رو جانب جبهه روانم اگـــر فـرقـم شود از تیـر منشــق ...
شهید علی حداد
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
خدا داده به حداد این سعادت چو گل گر پیکرش گردید پرپر علی آن حافظ ناموس وقرآن شده یک سال اودر زیر خاک استکه اندر راه حق یابد شهادت بود این هدیه ای تقدیم رهبر علی آن پاسدار دین وایمان بود او شادمان مـا را چــه باک است ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
خدا داده به حداد این سعادت چو گل گر پیکرش گردید پرپر علی آن حافظ ناموس وقرآن شده یک سال اودر زیر خاک استکه اندر راه حق یابد شهادت بود این هدیه ای تقدیم رهبر علی آن پاسدار دین وایمان بود او شادمان مـا را چــه باک است ...
شهید علی دهقانپور
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
چه گویم از حبیب بن مظاهر غلام شاه بی لشکرحسین بود دم آخر به لب نام حسیـن داشـتز دهقانپور کو مانند جابر مطیع وتابع پیر خمین بود پیام فتح بر پیرخمین داشـت ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
چه گویم از حبیب بن مظاهر غلام شاه بی لشکرحسین بود دم آخر به لب نام حسیـن داشـتز دهقانپور کو مانند جابر مطیع وتابع پیر خمین بود پیام فتح بر پیرخمین داشـت ...
به یاد شهید حسن کیخانی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ای حسـن نو گل باغ مادر خیز مادر رفقا آمـده اند آمده تاکه ز تو یاد کنند دوستان آمده بـهر دیدار آمده حـجله عیشت بینند لیک شد حجله تو خانه گور پسرم زود چرا رفتی تو رفتی و داغ تو مجنــونم کرد پشت بابا ز فراق تو شکست یاد آنـدم که کنارم بودی ای گلـم زود شدی پژمرده بال بشکسته بـرادر گشته یاد از قامت رعنـات کنم یاکه از خوی خوشت یاد کنم لیک من صبر زمرگ تـو...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ای حسـن نو گل باغ مادر خیز مادر رفقا آمـده اند آمده تاکه ز تو یاد کنند دوستان آمده بـهر دیدار آمده حـجله عیشت بینند لیک شد حجله تو خانه گور پسرم زود چرا رفتی تو رفتی و داغ تو مجنــونم کرد پشت بابا ز فراق تو شکست یاد آنـدم که کنارم بودی ای گلـم زود شدی پژمرده بال بشکسته بـرادر گشته یاد از قامت رعنـات کنم یاکه از خوی خوشت یاد کنم لیک من صبر زمرگ تـو...
شهید قاسم گلچین
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
خدایا گلچین چو قاسم نوجوان بود درخشیدی به جبهه چون ستاره به یاری حسین سر جـــدا رفــــت به جبهه مثل بلبل نغمه خوان بود ولی ازتیرکین شد پاره پاره بـه مثل قاسم نو کدخــدا رفـــت ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
خدایا گلچین چو قاسم نوجوان بود درخشیدی به جبهه چون ستاره به یاری حسین سر جـــدا رفــــت به جبهه مثل بلبل نغمه خوان بود ولی ازتیرکین شد پاره پاره بـه مثل قاسم نو کدخــدا رفـــت ...
به یاد شهید عبدالحسین زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
عبدالحسین زارعی جانش فدا شد شیر غزّان زارعی بر دشمنان تاخت اوپاسداری با صفا و با وفا بود یاران عزای زارعی عبدالحسین است او در سپاه پاسداران با دل وجان شد سوی جبهه تا که با لطف خدایی لیکن ز بیداد عدو و زتیر بیداد شدغرقه درخون همچو عباس علمدار گفتا دم آخراگرجان می سپارم ای دوستان آئید و همکاری نمائید برمادر رنجور من باشید غمخوار ای پاسداران زارعی یار شما بود دائم ز هجر زارعی بس بیقرارند...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
عبدالحسین زارعی جانش فدا شد شیر غزّان زارعی بر دشمنان تاخت اوپاسداری با صفا و با وفا بود یاران عزای زارعی عبدالحسین است او در سپاه پاسداران با دل وجان شد سوی جبهه تا که با لطف خدایی لیکن ز بیداد عدو و زتیر بیداد شدغرقه درخون همچو عباس علمدار گفتا دم آخراگرجان می سپارم ای دوستان آئید و همکاری نمائید برمادر رنجور من باشید غمخوار ای پاسداران زارعی یار شما بود دائم ز هجر زارعی بس بیقرارند...
شهید محسن کوهکن
دانشنامه دفاع مقدس »
بدل تا آرزوی کوهـکن بود زمرگش دوستان با آه و زاری هــــمه همسنگرانش زار و دلـخون شده یک سال خفته زیر خاک است توکل درعزای این شهیدان گهی در ناله وگه درنـوا است خداوندا بخون این شهیدان به محمود توکل این عطا کن بـبخشاجــرم وعصیـــانش سراسـر مرا کی غصه ورنج و محن بود سرشک غم ز دیده کرده جاری ز هجر کوهکن مانند مجنون ولی راز درون با کس نگفته است شده مانند مرغان خوش الحان خطابش از...
دانشنامه دفاع مقدس »
بدل تا آرزوی کوهـکن بود زمرگش دوستان با آه و زاری هــــمه همسنگرانش زار و دلـخون شده یک سال خفته زیر خاک است توکل درعزای این شهیدان گهی در ناله وگه درنـوا است خداوندا بخون این شهیدان به محمود توکل این عطا کن بـبخشاجــرم وعصیـــانش سراسـر مرا کی غصه ورنج و محن بود سرشک غم ز دیده کرده جاری ز هجر کوهکن مانند مجنون ولی راز درون با کس نگفته است شده مانند مرغان خوش الحان خطابش از...
انفجار خودرو حامل مواد منفجره
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
همانگونه که ذکر آن رفت، هدف اصلی از انجام عملیات شب 27/11/1364 استقرار در ضلع شرقی کانال آب، حد فاصل خورعبداله و دریاچه نمک بود. برای تأمین این هدف باید پل واقع بر روی این کانال تخریب میشد. رزمندگان عزیز گردان کمیل، حدود ساعت سه بامداد به پل مزبور میرسند و به وسیله بیسیم با فرماندهی گردان تماس گرفته و موقعیت خود را اعلام میکنند. امّا به علت عدم الحاق رزمندگان لشکر محمد رسولالله(ص)، هدف تأمین نمیشود و...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
همانگونه که ذکر آن رفت، هدف اصلی از انجام عملیات شب 27/11/1364 استقرار در ضلع شرقی کانال آب، حد فاصل خورعبداله و دریاچه نمک بود. برای تأمین این هدف باید پل واقع بر روی این کانال تخریب میشد. رزمندگان عزیز گردان کمیل، حدود ساعت سه بامداد به پل مزبور میرسند و به وسیله بیسیم با فرماندهی گردان تماس گرفته و موقعیت خود را اعلام میکنند. امّا به علت عدم الحاق رزمندگان لشکر محمد رسولالله(ص)، هدف تأمین نمیشود و...
شهید نعمت الله منعمی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
خدایا منعمی بار سفر بست دل مادر ز داغش غرق خون شد به هر گل می رسد می بوید او را همی گـوید خدایـا منـعمم کـــو پدر از بار هجرش پشت بشکست چو لیلا سر به صحرای جنون شد به هر جا می رود می جوید او را چــراغ خانــه شمع خـلوتم کـــو ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
خدایا منعمی بار سفر بست دل مادر ز داغش غرق خون شد به هر گل می رسد می بوید او را همی گـوید خدایـا منـعمم کـــو پدر از بار هجرش پشت بشکست چو لیلا سر به صحرای جنون شد به هر جا می رود می جوید او را چــراغ خانــه شمع خـلوتم کـــو ...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100
101
102 103 104 105 بعدي